تا زمانی که در محیط آکادمیک بودم، معمولا مرا به صفت «پژوهشگری» سختکوش و روشمند میشناختند. تمام زمانی که در هلند، آلمان، بریتانیا، آذربایجان، گرجستان و روسیه مشغول جمعآوری دادهها و پژوهش رویشان بودم، همیشه از تأثیر یک نفر خشنود بودم. در واقع تمام دانش پژوهشی من و هر آنچیزی که برای «دانشمند شدن» لازم داشتم را از یک نفر آموختهبودم. به مناسبت و بهانه روز معلم، به نظرم آمد که بهتر است چند خطی…
ادامه مطلب »
دسته: در لذت تفکر
میرسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی میکند راستش حرف خیلی مهمی ندارم که بزنم. بیشتر قصدم آپدیت شدن وبلاگ و البته نوشتن گزارش و جمعبندی پایان سال بود. قبل از آنکه وارد جمع بندی سال بشوم، دوست دارم به نقل قولی ارزشمند و عمیق ارجاع بدهم: [su_note note_color="#ffffff"] View this post on Instagram A post shared by Reza Shahbazi (@reza.shahbazi.1396) ما در این…
ادامه مطلب »
رفیق جان زندگی همچنان برای من راز است. رازی که هر فهمی از آن داشتم، دستخوش دگرگونی و سیلان زمان میشود. تو گویی هرگز چنین فکر نمیکردی و نمیفهمیدی. درست مثل چند روز پیش که بعد از ماهها به توئیتر بازگشتم و متوجه شدم آقای فیلسوفی به اسم René Girard داریم که اسمش را «پیامبر رشک» گذاشتهاند. رشک ورزیدن به هر مفهومی در فلسفه و فهم ما از جهان. و میدانی چیست رفیق؟ دنیا بازی…
ادامه مطلب »
مقدمه من معتقدم تقریبا همه مردم موفق جهان تنبل هستند. در واقع معتقدم اگر قرار است کسی با تلاش برابر با دیگری به نتایج بهتری دست پیدا کند، آن فرد حتما تنبل است. اساسا مبنای شکلگیری عالم هم بر افزایش بینظمی و تنبلی است. مبنای تکاملی جهان ما نیز بر مبنای تنبلی است: آنانی که در موقعیتهای تکاملی بهتری از دیگران قرار دارند، لزوما پرتلاشتر نیستند، بلکه آموختهاند با صرف انرژی کمتر نتایج بهتری بگیرند…
ادامه مطلب »
من معمولا ماههاست که هیچ خبری را دنبال نمیکنم. مدتهاست که تمام دریافتیهایم از جهان از دوستان بیهیجان و خاموشی است که ماهها و سالها قبل نوشته و به یادگار گذاشتهاند. بیشتر دریافتی های من از کتاب است. آن را شبیه گفتگویی میدانم با کسی که هم از من عاقلتر است و هم قرار است سر صبر و فرصت برایم حرف بزند و من با اشتیاق و هوس تمام بشنوم و ضبط کنم و بیاموزم.…
ادامه مطلب »
لابد از عوارض نزدیک شدن به نیمه عمر و شاید چهل سالگی باشد؛ اما این روزها بیشتر از هر چیزی به پدربزرگم و زندگی که نسل او گذراند فکر میکنم. آنها جنگ جهانی، تغییرات وسیع در حاکمیت و به تبع آن تغییرات بسیار گسترده اجتماعی را دیدند و لمس کردند. آنها یک قحطی بزرگ را با پوست و گوشت و استخوان لمس کردند. صحبت که میکرد ترجیع بند سخنانش همیشه این بود: «هیچ چیزی نداشتیم».…
ادامه مطلب »
چرا چیزی را باور نمیکنم؟ پیشنوشت: همانند همه نوشتههای این سری، این مطلب صرفا به دلیل نیاز به نوشتن به رشته تحریر در میآید و نه تنها نسخه زندگی مطلوب هیچ کسی نیست که صرفا قلمزنی و قلمفرسایی نویسندهاش میباشد. طبق عادت، تمام مطالب این نوشته در همه قسمتهای آن، صرفا حاصل تفکرات، اندیشهها و آرای آلوده به تجربه شخصی و زندگانی نویسندهاش بوده و ممکن است در تمامی بخشها «نادرست» و «غیرواقعی» باشد. نویسنده…
ادامه مطلب »
طبق معمول این سری نوشته، تمام این نوشته در مورد زندگی من است و نه اصراری بر درستی آن وجود دارد و نه درخواستی از خوانندگان برای پذیرش آن. این صرفا تجربه آموخته و آلوده به زندگی شخصی و منحصر به فردی است که نه قابلیت تعمیم به زندگی دیگران را دارد و نه شاید قابلیت تکرار در جای دیگری را داشته باشد.تجربه آلوده به زندگی در چند کشور مختلف و تفکر در اندیشههای مختلف…
ادامه مطلب »
مقدمه: این نوشته راهکار زندگی شما نیست، تعریف زندگی من است. نه اصراری برای درستی آن دارم و نه آن را دعوتنامهای برای پذیرش، نصیحت و راهکار از خوانندگان میدانم.صرفا زندگی من است و البته جز خودم هیچ کسی را به این مدل و روش زندگی تشویق و ترغیب نمیکنم. سندروم بیلیاقتی پیتر؟ معمولا در زندگی میتوان به نقطهای رسید که در آن احساس کنیم اشباع شدهایم.فکر میکنم برای همه ما چنین لحظاتی وجود داشتهاند:ماهها…
ادامه مطلب »
رنج یگانه راه سعادت انسان، جهان پیشامعاصر در ادبیات و فرهنگ ما «رنج» واژهای بسیار پسندیده است. از نابرده رنج گنج میسر نمیشود تا از رنج کشیدن آدمی حر گردد / قطره چو کشد حبس صدف در گردد، مضامین بسیاری در فرهنگ ما نمایان شدهاند. به نظر میرسد رنج در گذشته انسان، به خصوص قبل از ظهور و گسترش و شتاب گرفتن «توسعه» یک مفهوم عمیقا مقدس بودهاست. نقل قولهایی نظیر ملکوت آسمانها از…
ادامه مطلب »
اگر با دانش و تجربه امروزم «ده سال» به عقب باز میگشتم چه میشد؟ یعنی ممکن است چشمانم را ببندم و خودم را در ۲۴ سالگی ببینم؟ امکانش هست؟ شاید نیست. اما به هر حال دنیای نویسندگی و خیال پردازی که درهایش را به رویمان نبسته است. امروز چشمانم را میبندم و فکر میکنم که روز ۱۱ آبان ۱۳۸۸ است. ده سال پیش از این و من ۲۴ سالهام. تازه مدرک لیسانسم را گرفتهام و…
ادامه مطلب »
تکامل نمیآموزاند، از بین میبرد. این مطلب ناقص است و به تدریج تکمیل میشود. قبلا از تکامل صحبت کردهام. تکامل چیزی برای آموختن ندارد. اما خواستم به بهانه آپدیت وبلاگ و البته خواندن کتاب «جهش اجتماعی» ویلیام فون هییل کمی جزئیات به این داستان اضافه کنم. https://moshirfar.com/evolution/ شاید ندانید که سالهای طولانی عمر من در دانشگاه و دبیرستان و کتابخانه همیشه حول یک سؤال مهم بودهاست: «تکامل چیست و چگونه عمل میکند» سالهای سال با…
ادامه مطلب »
شیطان کیست؟ در مذاهب مختلف، شیطان نیروی شر عالم تلقی میشود. لوسیفر، سرور شیاطین اما یک الهه مقرب دربار است. الههای که در فرهنگ اسلامی «عزازیل» خوانده شدهاست. عزازیل از تسجد به انسان سرباز میزند و بدین سان به «شیطان» سقوط میکند. هزاران سال است که ما «شیطان» را مبدأ و آغازگر رفتار گناهآلود انسان فرض کردهایم. از قدیمیترین متون فلسفی و مذهبی تا آخرین یافتهها و پژوهشهای روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، جرم شناسی و ...…
ادامه مطلب »
فکر میکنید اولین علت مرگ و میر آتشنشانان چه باشد؟ سوانح صحنۀ آتش؟ نه. در واقع بیشترین علت مرگ آتشنشانان «سوانح رانندگی» است. آنهم پیش از رسیدن به صحنۀ آتش. چرا افراد فقیر، فقیر باقی میمانند؟ چرا بیشتر رژیمهای غذایی جواب نمیدهند؟ به خاطر کمبودن اراده؟ چرا تمرکز و دقت ما در زمانی که به ضربالاجل تحویل پروژه نزدیک میشویم ناگهان زیاد میشود؟ چگونه زمانبندی و برنامهریزی کارها، حتی در بزرگترین شرکتهای دنیا هم با…
ادامه مطلب »
چند روزی است که بنا به تصمیمی، در ترک کامل شبکههای اجتماعی، پیام رسانها و تمام ابزارهای مدرن ارتباطی هستم. از اول امسال البته تصمیم داشتم روی بهرهوری و کار عمیق سرمایه بیشتری بگذارم و کار مفیدم را از ۴ ساعت به ۱۰ ساعت ارتقا دهم. در این مرحله فعلا تا ۶ ساعت توانستهام پیش بروم. فراتر از تعریف کار عمیق و ظرفیت ذهنی ۴ ساعته برای آن، من هنوز هم باور دارم که میتوان…
ادامه مطلب »
مقدمه ساعتهای متمادی از خواندن رشته توئیت معروف ناوال در توئیتر میگذرد. هر چند بسیاری از حرفها و صحبتهایش را قبلا به طرز دیگری، اینجا و آنجا شنیدهام، اما بعضی از حرفهایش تازگی داشت. با این ذهنیت که «محتوای خوب و ناب» همچون گلوله آتش باید به سرعت دست به دست شود، تصمیم گرفتم کل آن رشته توئیت را ترجمه و اینجا قرار دهم تا شاید مطالعه آن بتواند علاوه بر کاربرد، «لذت بخش» هم…
ادامه مطلب »
مقدمه چند هفته پیش کتاب «پوست در بازی» با پیگیری «سعید رمضانی» به دستم رسید. این کتاب یک اثر «ماقبل آخرین اثر» نسیم طالب است. (آخرین کتابش را با عنوان The statistical Consequences of Fat tails نوشته است که اگر مایل باشید، میتوانید از بخش کتابهای مرجع من دانلود کنید. (اینجا کلیک کنید و زیر عنوان «پیچیدگی و سیستمهای پیچیده» را ببینید.) قبل از آنکه در این مورد چیزی بنویسم، باید بگویم که خود سعید…
ادامه مطلب »
این مطلب ناقص و پراکنده است و به زودی برای ویرایش و اصلاح آن باز میگردم. معمولا مبنای توسعهیافتگی در جهان را بر «ارتباطات گسترده» قرار نمیدهند. شاخصهای بیشماری برای سنجش توسعهیافتگی وجود دارند که به صورت مستقل، پارامترهای مختلف از بخشهای متعدد توسعهیافتگی را میسنجند و گزارش میدهند. در واقع میزان ارتباطات جهانی یک شاخص منفرد نیست. نتیجه مجموعهای از شاخصهای توسعهیافتگی است که باید برای سنجش میزان توسعهیافتگی مورد توجه قرار گیرد. ارتباطات…
ادامه مطلب »
تا کنون به این فکر کردید که برخی از رفتارهای جمعی ما، غیر از آن چه یاد گرفتیم، از «محیط» در برگیرندۀ ما هم تاثیر میپذیرد؟ [su_note note_color="#43b715"] تأکید البته روی همه رفتارهای جمعی نیست. روی «تصمیمگیری» است. روی نقش چیزی است که نسیم طالب مکررا در Fooled by randomness از آن سخن میگوید: شانس و محیط تصمیمگیری.[/su_note] گاهی این پدیده «تجانس گروهی» است، گاهی «تئوری بازی»، گاهی «قوی سیاه». در واقع بیشتر موارد شناخت…
ادامه مطلب »
من مطلقا وارد چالش نمیشوم. مطلقا دوست ندارم افسار افکارم را به دست دیگری بدهم که حتی نمیدانم چرا چالشی را شروع میکند. اخیرا هم میبینم که افراد تصاویر ده سال گذشتهشان را به اشتراک گذاشتهاند. فارغ از فکری که پشت این چالش است (و احتمالا راهاندازی یک الگوریتم یادگیری عمیق و پردازش تصویر چهره باشد) - و چه فکر هوشمندانهای هم بودهاست - پستی از شاهین کلانتری عزیز دیدم که باعث شد برای نوشتن…
ادامه مطلب »
قبلا به بهانههای مختلفی در جاهای مختلف نوشتهام و گفتهام و شاید هم بیشتر شنیدهام که بدون تجربۀ واقعی مدیریت، نباید به سمت یادگیری آن رفت. قبلا به بهانههای مختلفی در جاهای مختلف روی این نکته تأکید کردهام که کُشندهترین مشکل در هر سیستمی همیشه این است که «راهکار» مشکل را پیش ببرد. برای بسیاری از شما که خوانندگان و میهمانان و در واقع صاحب خانههای اصلی این خانۀ دیجیتال هستید، کم و بیش داستان…
ادامه مطلب »
مفهوم تمایز آنچه اینجا مینویسم گزارشی شخصی از مفهوم تمایز در زندگی است. نه اصراری بر درستیاش دارم و نه بر دقیقبودنش تأکید خواهم کرد. صرفا گزارشی است از دیدهها و تجربهها از افرادی که توانستند در وضعیت نابسامان اقتصادی (که قرنهاست گریبانگیر ماست) از طریق ایجاد تمایز «موفقیت» را تجربه کنند. در این چند ماه موارد بسیار زیادی از پیامهایی داشتم که در این زمینه از من مشاوره میخواستند: چگونه وارد بازار کار شویم؟…
ادامه مطلب »
مکرر در این وبلاگ من از «توسعۀ پایدار» صحبت کردهام. مکرر تأکید کردهام که چه چیزهایی توسعۀ پایدار نیست و توسعه چه پروسهای را باید طی کند. بارها و بارها در لزوم اهمیت «نسل» برای توسعهیافتگی سخن گفتهام. این روزها که بحرانهای اقتصادی که تا پیش از این «زیر پوست اقتصاد» ایران در حال خزیدن بودند، سر برآوردهاند و دندانهای تیزشان را نشان میدهند، بازار بحث و تحلیل و صحبت از «توسعهنیافتگی» و پیشنهاد «راهکار»…
ادامه مطلب »
پژوهشگران چگونه زندگی میکنند؟ سبک زندگی یک پژوهشگر چگونه است؟ این سؤالی است که پریسا حسینی ماهها پیش از من پرسید. سؤالی که نه تنها برایم سنگین بود، تا حدی هم به دلیل اهمالکاری نوشتن از آن به تعویق افتادهبود. همۀ دلایل ننوشتن البته به اهمالکاری من مربوط نبودند. باید فرصتی برای خودم فراهم میکردم تا به زندگی و جزئیات زندگیام در دورانی که خودم را «پژوهشگر» خطاب میکردم باز گردم. ابتدا صحبتهای پریسا را…
ادامه مطلب »
سایمون سینک را از سخنرانی معروفش که در سراسر اینترنت دست به دست میشود شناختم. (اولین بار توسط پویا برایم ارسال شد و بعدها پیمان آن را درIGTV اینستاگرامش آپلود کرد.) قبل از آن نمیدانستم کیست. بعدها رفتم و نامش را گوگل کردم و متوجه شدم چندین جلد کتاب به چاپ رسانیدهاست و برخی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند. در سفر اخیرم فرصتی شد تا سری به باغ کتاب تهران بزنم و در آنجا…
ادامه مطلب »
آنچه امروز اینجا مینویسم صرفا «دلنوشته» است. حرفهایی است که احساس میکنم بهتر است در جایی نوشته شوند. حرفهایی که دلیل و منطق آنچنان محکمی پشتشان نیست. شاید بهتر است این حرفها را به عنوان «آپدیت» در نظر بگیرید و یا تمایل خودخواهانه و البته «گوگل خواهانۀ من» برای به روز شدن مطالب وبلاگ خودم. همیشه اما از جایگاه نویسندگی اعتقاد داشتهام و دارم که نوشتن صرفا به خاطر فعل نوشتن رخ میدهد و خواندهشدن…
ادامه مطلب »
باشگاه محتوای ویرگول قرار است محل تجمع دوست داران و دلسوختگان محتوا باشد. اگر هنوز با ویرگول آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنم سری به آن بزنید. شخصا وقتی در مورد محتوا (حوزه شغلی ام) می نویسم آن را در ویرگول انتشار می دهم. دسترسی به ویرگول از سمت چپ وبلاگ من و زیر توضیحات «درباره من» میسر است. ویرگول یک سرویس میکروبلاگینگ فارسی است که در آن میتوان به سادگی و با چند کلیک به تولید…
ادامه مطلب »
کتاب ما ایرانیان مقصود فراستخواه «ما ایرانیان» مقصود فراستخواه یکی از مهم ترین کتاب هایی است که برای فهم همه جانبه موضوع «توسعه و عقب ماندگی» باید خوانده شود. کتابی است که برای درک توسعه حتما باید چند باری خوانده شود. یا بیش از چندین بار و خط به خط و موضوع به موضوع کاویدهشود. ما ایرانیان مقصود فراستخواه بر یک مسئله مهم استوار است: «مسئله محور»است. عمدتا کشندهترین مشکل در هر سیستمی این است…
ادامه مطلب »
فرهنگ عشایری، فرهنگ روستایی و فرهنگ شهری تا کنون احتمالا به تفاوت های این واژه ها و مفاهیم با یکدیگر، در عین شباهت هایشان اندیشیده اید. شاید تا کنون برایتان مواردی پیش آمده باشد که بخواهید به دقت قلمروی این سه واژه و تعاریفشان را مورد بازنگری قرار دهید. عمدتا عادت فرهنگ زبانی جاری در کشور بر این است که در طبقه بندی «تمدن» این سه واژه را به ترتیب خاصی بچیند. حتی در ادبیات…
ادامه مطلب »
مدت ها پیش، زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی بودم، قصد داشتم فاصله بین مشهد تا تبریز را پیاده طی کنم. از بجنورد به سمت شمال و دریا بروم و از آن سمت خزر، از اردبیل به تبریز پیاده طی طریق کنم. احتمالا مدت زمانی حدود یک ماه و نیم باید پیاده می رفتم. آن روزها هیچ رفیقی قبول نکرد در این سفر همراه من بیاید و آن سال ها توان ذهنی ضعیف تری…
ادامه مطلب »