شبکه‌های اجتماعی چه هستند؟ چگونه می‌توان آن‌ها را فهمید؟ اصلا چه لزومی به «کنترل‌گری» و تصدی‌گری شبکه‌های اجتماعی وجود دارد؟ به جای مقدمه همیشه از این که ما در ایران «داگلاس راشکوف» یا «دنیل دنت» نداریم نالیده‌ام. به خصوص در حوزه‌هایی که نیازمند مفهوم پردازی عمیق و به اصطلاح «فلسفه محتوا» هستند. چند روز پیش داشتم فکر می‌کردم چه می‌شود اگر به جای غر زدن سر این‌که چرا تا کنون کسی در مورد «مفاهیم شبکه‌های… ادامه مطلب »
برای ما همواره انتقاد از گذشته راحت‌ترین و دم دست‌ترین کار ممکن بوده‌است. تقریبا در تمام مطالعات توسعه بخش بسیار مهمی به «آسیب‌پذیری» و سخن از «چرا ما توسعه نیافته‌ایم» گذشته است و خود من هم در نوشتن این وبلاگ و مطالبی که با برچسب توسعه پیش رفته‌اند، از این قاعده مستثنی نبوده‌ام. چند روز پیش با خودم فکر می‌کردم به عنوان یک تمرین ذهنی بیایید فرض کنیم ما در دوران صفویه و در «ابرقدرتی»… ادامه مطلب »
به سبک و سیاقی که از ابتدای سال ۱۴۰۱ شروع کرده‌ام، گزارش رشد و توسعه فردی اردیبهشت ماه را اینجا می‌نویسم. برای دیدن و خواندن گزارش‌های سالانه به صورت یکجا از اینجا اقدام کنید: https://moshirfar.com/1402-roadmap/ ماه سرگردانی و سرگردانی و آزمایش‌های مختلف اردیبهشت بر خلاف فروردین که با سرعت و دقت خوبی پیش می‌رفتم، تا حد زیادی ماه سرگردانی بود. ماهی که به تعبیر حافظ «افتاد مشکل‌ها». از روابط شخصی و کاری بگیرید تا مسائل… ادامه مطلب »
به سبک و سیاقی که از ابتدای سال ۱۴۰۱ شروع کرده‌ایم، گزارش توسعه فردی فروردین ماه را اینجا می‌نویسم. اهداف اصلی سالانه عبارتند از: https://moshirfar.com/1402-roadmap/ اهداف اصلی زندگی فروردین ماه به هر دلیلی نتوانستم آن طوری که دوست داشتم از شبکه‌های اجتماعی دور باشم، اما تا حد زیادی در زندگی «عمیق» شدم. تنهایی‌های عمیق، پیاده‌روی‌های بدون هدفون و بدون گوشی و ایستادن و نگریستن در شهر و انسان‌هایش. این‌ها تجربیات بسیار عمیقی بودند. اساسا قدم… ادامه مطلب »
گزارش پایانی سال ۱۴۰۱ این گزارش شامل سه بخش است. بخش اول گزارش ماهانه اسفند ماه است که همچون ماه‌های گذشته با همان ادبیات و مدل به پیش می‌رود.  بخش دوم، که مهم‌ترین بخش این گزارش است، خود دو بخش دارد. بخش اول آن جمع‌بندی سالانه و چک کردن شاخص‌های سالانه با آن چیزی است که در ابتدای سال وعده کرده‌بودم.  بخش دوم آن به هدف‌گذاری سال ۱۴۰۲ و تعریف شاخص‌های سنجش آن می‌پردازد. بخش… ادامه مطلب »
به سبک و سیاقی که از ابتدای سال شروع کرده‌ایم، گزارش توسعه مهارتی بهمن ماه را اینجا می‌نویسم. برای خواندن سایر گزارش‌های توسعه مهارتی همواره می‌توانید از نوار بالای صفحه و قسمت «گزارش توسعه مهارتی سال ۱۴۰۱» به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. https://moshirfar.com/the-roadmap-1401/ بهمن ماه جزو ماه‌های آرام و کم‌تلاطم زندگی من در ۱۴۰۱ بود و جایی بود که بالاخره بتوانم با اطمینان بیشتری بگویم «ثبات» تقریبا به زندگی‌ام بازگشت. این ماه برای کتابخوانی هم… ادامه مطلب »
خواندن کتاب در مترو و در زمان حرکت بین ایستگاه‌های قطار جزو عادت‌هایی است که ترک کردنش برایم سخت است. در این میان، در برنامه کتاب‌خوانی «طاقچه» من، این دو هفته اخیر، کتاب «قدرت بی‌قدرتان» که - خیلی وقت پیش و پس از خواندن نامه «واتسلاو هاول به گوستاو هوساک» را می‌خواندم - آن را خریده‌بودم، در ردیف خواندن قرار گرفته‌بود. نامه‌های سرگشاده واتسلاو هاول کتاب نامه‌های سرگشاده، واتسلاو هاول دریافت کتاب کتاب بی‌واسطه بسیار… ادامه مطلب »
به سبک و سیاقی که از ابتدای امسال آغاز کرده‌ام، گزارش توسعه مهارتی دی ماه را اینجا می‌نویسم. کتاب خوانی برای سه ماه پایانی سال، برنامه متفاوتی از برنامه قبلی دارم. این اواخر بیشتر روی دو موضوع متمرکز هستم : Scarcity در میان انسان‌ها و نظریه تکامل. دی ماه بیشتر روی بحث «اقتصاد خرد» و مرور کتاب Hal Varian و ویدئوهای فرادرس بودم (در واقع ترکیبی از همه موارد را در کتابخوانی داشتم) و از… ادامه مطلب »
حکمرانی خوب، یک نیاز جمعی است. در واقع پایه‌ای‌ترین و نهایی‌ترین پاسخ متخصصان توسعه به سوال آزاردهنده و دائمی «چه باید کرد؟» همواره از این جاده می‌گذرد: حکمرانی خوب (Good Governance) مقدمه: دستمایه نوشتن این نوشته و برون‌ریزی ذهنی پادکست «امین آرامش و علی آردم» در پادکست کارنکن و مطالعاتی شد که در حوزه توسعه و حکمرانی خوب داشته‌ام و بد ندیدم به همین بهانه هم که شده اندکی منظم‌تر این مباحث را برای خودم… ادامه مطلب »
امروز داشتم در میان یادداشت‌های گذشته‌ام می‌چرخیدم. البته این کار را عمدتا انجام می‌دهم و به صورت دوره‌ای برخی را تصحیح و برخی را دوباره نویسی می‌کنم. بعضی از آن‌‌ها هم که باید مستقیما روانه سطل زباله شوند.این یادداشت در Keep عینا متعلق به تقریبا سه سال پیش است. بدون هیچ کم و کاستی دوست داشتم آن را نقل کنم. [su_image_carousel source="media: 37014,37015,37016" slides_style="photo" crop="none" align="center"] ادامه مطلب »
به سبک و سیاق امسال، گزارش توسعه مهارتی آذرماه را اینجا می‌نویسم. بیشترین زمانم در آذرماه به بررسی و برنامه‌ریزی و مذاکره برای دریافت شغل «مدیر ارشد عملیات» گذشت. در تلاش بودم برای تصدی این شغل با مدیران توسن به توافق برسم و البته به توافق هم رسیدیم و از آخرین هفته آذرماه، به عنوان «Principal COO» مشغول کار روی محصولی در حوزه «هوش مصنوعی» شدم. در واقع از اول امسال در حال مطالعه و… ادامه مطلب »
تفرقه بینداز و حکومت کن، تقریبا ترجیع‌بند بیشتر مباحث سیاسی از قدیم‌الایام تا به امروز بوده‌است. هر جا کسی خواسته باشد اندکی دقیق‌تر در مورد سیاست‌ها و پشت پرده تصمیم‌های بزرگ بگوید، از این عبارت استفاده می‌کند. به خصوص این عبارت در توصیف رفتارهای بریتانیا و تحلیل‌های دایی جان ناپلئونی همچون مرصع‌پلو می‌درخشد. به نظر می‌رسد چنین عبارتی در واقع از "Divide and Conquer" گرفته شده‌باشد. این عبارت البته نه با واژۀ «تفرقه» که معنای… ادامه مطلب »
دیر کرده‌ام. می‌دانم. این دیرکرد چیزی نیست جز بلاتکلیفی و نداشتن شغل ثابت. در واقع شغل داشتن برای من مهم‌ترین چیزی است که زندگی را معنا می‌دهد. به عبارت دقیق‌تر داشتن شغل و مشغول بودن جایی، باعث می‌شود بتوانم به یک روتین مشخص وفادار بمانم. حادثه زندان رفتن و نبودن در این دنیا، تقریبا سه ماه بعدتر هم اثرش را دارد و هنوز انگار نتوانسته‌ باشم روی پای خودم بایستم و تلو تلو می‌خورم. البته… ادامه مطلب »
پیش از این می‌دانستیم که قطار توسعه هم‌اکنون در ایستگاه «فکرآوری» ایستاده است و اینترنت همان فرصت برابری است که همگان به دنبال آن بودیم. فرصتی برای تعامل با دنیا و رسیدن به قطار توسعه که کم‌کم دارد از دست می‌رود.البته که منظور از عصر محتوا، هرگز «تمرکز روی محتوای متنی و آن‌چه بازاریابی محتوایی می‌نامیم» نبوده است و شاید همین کج‌فهمی خود باعث بروز بسیاری از مشکلات بوده‌است. در حقیقت «عصر محتوا» اشاره به… ادامه مطلب »
گذشت زمان در عین پیش‌ پاافتادگی، یکی از دردآورترین پدیده‌ها در زندان است. زمان آن‌قدر بی‌ارزش است که معمولا در زندان «ساعت دیواری» هم به ندرت پیدا می‌شود و عمدتا در هر بندی، ممکن است یکی به بالای سر افسر نگهبانی، یا «زیر هشت» (محل حائل بین در افسر نگهبانی و بند) وصل شده‌باشد. هر زندانی معمولا برای خودش تفریحات و اموراتی را دست و پا می‌کند که از شر ذهنش، از شر نجواهای ذهنی،… ادامه مطلب »
در نوشتن گزارش و رسم و سیاقی که امسال پیش گرفته‌بودم، وقفه‌ای رخ داد. بیشتر این وقفه البته به خاطر «دستگیری» و «بازداشت موقت ۲۶ روزه من» بود و ننوشتنم بیشتر به خاطر دسترسی نداشتنم بوده‌است. https://moshirfar.com/the-roadmap-1401/ طبق معمول از برنامه کتابخوانی شهریور ماه می‌‍‌نویسم. شهریور ماه روی بحث اقتصاد و کسب و کار بیشتر متمرکز شدم و کتابخوانی را به این سمت و سو بردم. از بحث «نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران» نیز… ادامه مطلب »
البته که همواره کذب است و همیشه روایت غالب «ظالم» در این آیینه نقش می‌بندد و اینجا مملکت «قدرت بی‌حد و حصر و بدون مسئولیت‌پذیری» است و هر کسی که در این مملکت دستش به جایی بند شد، حتی اگر یک میلیمتر بالاتر از دیگری ایستاد، قرار است از موضع بالا به پایین و ستمگری و استبداد با دیگران رفتار کند. چه خون‌ها که در مشروطه ریخته شد و این ممکلت «قانون‌مند» نشد که نشد… ادامه مطلب »
نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران، از مشروطه تا کنون که به کوشش دکتر احمد سیف و توسط نشر کرگدن به چاپ رسیده‌است، احتمالا گریه‌درآورترین کتاب در حوزه تاریخ اقتصاد توسعه ایران باشد. تیربینی نویسنده که قبلا کتاب «قرن گم‌شده، نگاهی به اقتصاد ایران در قرن نوزدهم» را از او خوانده‌بودم، باعث شد معتقد شوم که هیچ کسی همچون دکتر احمد سیف واقعا نمی‌تواند مسائل اقتصاد توسعه ایران و «توسعه‌نیافتگی اقتصاد ایران» را با این… ادامه مطلب »
به رسم و سیاقی که از انتهای سال ۱۴۰۰ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه فردی مرداد ماه را هم اینجا می‌نویسم. تمام گزارش‌ها و هدف‌گذاری‌ها و نقشه راه توسعه مهارتی را هم اینجا می‌توانید پیدا کنید: گزارش توسعه مهارتی ۱۴۰۱ مرداد ماه را باید «ماه بازگشت به حداقلی‌ها و رسیدن به میانه نمودار عملکردی» بنامم. اگر چنین باشد، سخنی به گزافه نگفته‌ایم. این ماه موفق شدم از شاخص‌های حداقلی که در تیرماه و درگیری‌ام با بیماری… ادامه مطلب »
قصه غریبی است زندگی آقای ابتهاج قصه آدم‌هایی که خیلی اتفاقی، در بدترین ساعت‌های زندگی‌ات، صدایشان را روی واکمن درب و داغونت گوش می‌کنی، در حالی که تند باران پاییزی سرد تبریز، روی سر و شانه و گونه‌هایت می‌ریزد و غرق می‌شوی در صدای گرمی که ارغوانم‌ آنجاست، ارغوانم‌ تنهاست و عمیقأ شاد می‌شوی از سرپنجه طلایی که به تن تار زخمه بیات اصفهان و پرواز عشق می‌زند و آنگاه شادتر از پیش، این لحظات… ادامه مطلب »
مقدمه این روزها فضای دیجیتال پر از این مسئله است: دانشگاه بروم یا نروم؟ درس بخوانم یا بروم دنبال کارآفرینی؟ بالاخره کدام یک؟ من البته پراکنده در این مورد چیزهایی نوشته‌بودم. از جمله این دو نوشته که در یکی از «لزوم دفاع تمام‌قد از آموزش عالی در ایران» گفته‌ام و در دیگری از «در رثای اژدهاکشی» و «جایگزینی عمل‌گرایی صرف به جای تئوری‌پردازی» https://moshirfar.com/iranian-academy/ https://moshirfar.com/theory-vs-practice/ آن‌چه امروز اینجا می‌نویسم هم به نوعی جمع‌بندی مطالب گذشته… ادامه مطلب »
مقدمه‌ مدت زیادی است که در مورد توسعه پایدار ننوشته بودم. نوعی تنبلی و روزمرگی یا هر چیز دیگری که اسمش بود اجازه نمی‌داد حتی یک صفحه هم در این مورد بخوانم یا بنویسم. مشخصا رغبت و امیدی هم به نوشتن نبود و صد البته ذهنیت و احساس ناامیدی شدیدی که به واسطه حضور در توییتر ایجاد می‌شد، ناخواسته باعث میشد باور کنم که «ما اصلا مال توسعه نیستیم» و «فعلا کلاهتو بچسب باد نبره،… ادامه مطلب »
به رسم و سیاقی که از انتهای سال ۱۴۰۰ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه فردی تیر ماه را هم اینجا می‌نویسم. تمام گزارش‌ها و هدف‌گذاری‌ها و نقشه راه توسعه مهارتی را هم اینجا می‌توانید پیدا کنید: https://moshirfar.com/the-roadmap-1401/ تیرماه را باید «ماه استراحت» و «بیماری» اسم بگذاریم. هفته اول این ماه را به خواندن کتاب «اسکندر مقدونی» برای کشف ذهنیت و روش حل مسئله او گذراندم و روی درس «پادشکنندگی» متمرکز بودم. اوایل همین ماه هم بود… ادامه مطلب »
به رسم و سیاقی که از انتهای سال ۱۴۰۰ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه فردی خرداد ماه را هم اینجا می‌نویسم. تمام گزارش‌ها و هدف‌گذاری‌ها و نقشه راه توسعه مهارتی را هم اینجا می‌توانید پیدا کنید: https://moshirfar.com/the-roadmap-1401/ خرداد ۱۴۰۱ را اگر «ماه عسل پادکست» بخوانیم، به نظرم بیراهه نرفته‌ایم. در این ماه بیشتر از هر فرم دیگری روی «پادکست» تمرکز داشتم و بیشتر زمان آزادم را صرف شنیدن پادکست کردم. البته در میان بیشترین سهم به… ادامه مطلب »
تا کنون احتمالا خیلی با این پدیده و عبارت برخورد کرده‌اید: توهم دانایی. گاهی وقت‌ها لابلای صحبت‌ها می‌توان شنید که «فلانی توهم دانایی دارد» یا «توهم دانستن بیداد می‌کند» یا «طرف هیچ‌چی نمی‌فهمه فقط توهم دانایی زده». اما واقعیت امر «توهم دانایی» دیگران را اصلا چگونه می‌توان اندازه گرفت؟ اصلا راهکاری برای اندازه‌گیری و معیاری هست که بر مبنای آن بگوییم فلانی توهم دانایی یا توهم دانستن دارد؟ توهم دانایی از کجا آمده است؟ احتمالا… ادامه مطلب »
مقدمه چند شب پیش در جمع دوستان «عصردیدنی» موضوعی از طرف «حامد عرفان» مطرح شد که دوست داشتم در موردش بیشتر صحبت کنم. در واقع آن‌جا از من پرسیده شد و من آن روز جواب خیلی دقیقی به آن ندادم و چون دوست داشتم بیشتر در موردش فکر کنم. همین ابتدای صحبت‌مان تأکید کنم که این نوشته یک نوشته روش‌مند و هدف‌مند و ساختاریافته نیست و اگر دنبال پاسخ این سؤال هستید که چرا ادبیات… ادامه مطلب »
به رسم و سیاقی که از انتهای سال ۱۴۰۰ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه مهارتی اردیبهشت ماه را می‌نویسم. اردیبهشت ۱۴۰۱ ماه درگیری برای تهیه لوازم آسایش خانه جدید و پیگیری مسائل «نگهداری خانه» و در کنارش ماه پرکاری از منظر شغلی برایم بود. در ابتدای این ماه جابجایی‌ام به خانه جدید تکمیل شد و من از ۲۷ فروردین که کلید را تحویل گرفتم و تا ۲۹ که جابجا شدم و تا آخر فروردین درگیر تهیه… ادامه مطلب »
با این تصویر شروع شد. از نوشتن و قدرت التیام بخش آن چه می‌دانم؟ برداشت اول - ناقوس مرگ https://moshirfar.com/stories/ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف در زندگی من، نگارش داستان بلند «ناقوس مرگ» در اولین «قرنطینه رسمی کرونا» در اواخر سال ۹۸ بوده‌است. ناقوس مرگ البته در مدت زمانی کمتر از یک هفته نوشته شد و خودم هم در تعجب بودم از این که چگونه ممکن است چنین داستانی را بتوانم در این مدت کوتاه… ادامه مطلب »
مهاجرت کنیم؟ مهاجرت بد است یا خوب؟ چگونه بین ماندن و رفتن انتخاب کنیم؟ حتما بارها و بارها با چنین سؤال‌هایی روبرو شده‌اید. به خصوص که این روزها بحث مهاجرت در شبکه‌های اجتماعی و به خصوص لینکدین داغ شده است. قبل از ورود به این بحث قاعدتا این پیش فرض را بگیریم که نگاه دوقطبی و «هر که رفته خائن / موفق و هر که مانده ناموفق/خوش‌خیال است» را به طور کامل دور بریزید.  آن‌چه… ادامه مطلب »
به بهانه پادکست ونزوئلا و کتاب معمای فراوانی مدت‌ زیادی نیست که پادکست دغدغه ایران را دنبال می‌کنم. در روند آشتی با پادکستم، این پادکست هم جزو آن‌هایی بود که در خوراک و به قول محتوایی‌ها «سبد محتوای» من قرار گرفت. در یکی از قسمت‌ها اشاره‌ای به کتاب «معمای فراوانی» شده‌بود و بحث از آن‌جا به سمت «فوکویاما» و «دولت‌سازی» در دنیای مدرن رسید. به هر صورت برای ما که «دغدغه استفاده صحیح از منابع»… ادامه مطلب »