گزارش توسعه مهارتی مرداد ۱۴۰۱

گزارش سالانه

به رسم و سیاقی که از انتهای سال ۱۴۰۰ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه فردی مرداد ماه را هم اینجا می‌نویسم.

تمام گزارش‌ها و هدف‌گذاری‌ها و نقشه راه توسعه مهارتی را هم اینجا می‌توانید پیدا کنید:

گزارش توسعه مهارتی ۱۴۰۱

مرداد ماه را باید «ماه بازگشت به حداقلی‌ها و رسیدن به میانه نمودار عملکردی» بنامم. اگر چنین باشد، سخنی به گزافه نگفته‌ایم.

این ماه موفق شدم از شاخص‌های حداقلی که در تیرماه و درگیری‌ام با بیماری کرونا داشتم غلبه کنم و اندکی بهتر شوم و فکر می‌کنم به حد «متوسط عملکردم» قبل از تیر نزدیک‌ شده‌ام.

شهریور ماه باید از حد متوسط رد شوم و در پاییز (که هم هوایش و هم طبیعتش را بیشتر دوست دارم، روی عالی‌تر کردن مهارت‌ها و عملکرد زمان بگذارم.)

مرداد ماه هیچ مقاله آنلاین جدیدی نخواندم. البته روی News Feed نرم افزار Innoreader این کار را انجام می‌دهم، ولی هم‌چنان تمایلی به خواندن مقالات غیر از موضوع «مالی و بازار مالی و تکنولوژی مالی» ندارم و چون صرفا بیشتر با «اخبار» روبرو می‌شوم تا تحلیل و آموزشی، سعی می‌کنم بیشتر در یوتیوب به دنبال آموزش‌هایشان بروم.

کتاب خوانی مرداد ماه

در کتابخوانی خوب پیش رفته‌ام و مباحث بسیاری را با توجه به بازگشت تمرکزم همزمان پیش میبرم. با خواندن «نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران» البته خشم و اشک بیشتر از پیش گریبانگیرم شد. البته به صرافت افتادم که تاریخ نزنم روی خوانده‌هایم، چون چند روزی هم ذهنم درگیرشان است.

این ماه روی مهارت «مدیریت محصول» زمان گذاشتم و «دلیوری محصول» را پیش بردم. البته خیلی قصد داشتم «مدیریت پروژه» را هم پیش ببرم که میسر نشد.

مرداد ماه بیشتر روی پادکست «تاریخ شفاهی هاروارد» بودم و در مسیر برگشت به خانه این صحبت‌ها را گوش می‌کردم. هم‌چنان معتقدم این پادکست بهترین پادکستی است که تاریخ ایران می‌توانست داشته‌باشد و ای کاش مثلا روزی جایی نسل اول و دوم کارآفرینان و مدیران ایرانی دهه ۴۰ و ۵۰ هم صدایشان و گفتارشان ضبط می‌شد و ما این قدر در تاریکی کورمال کورمال دنبال راهنما نمی‌گشتیم.

دیرآموخته‌های مرداد ماه

در زندگی خیلی تند می‌روم، گاهی باید ترمز بگیرم و به تماشای مناظر بگذارنم. مرداد ماه بیش از هر زمان دیگری طلوع و غروب خورشید را تماشا کرده‌ام و بیش از هر زمان دیگری «هوشیار» و «ناظر بر اعمال خودم» بوده‌ام. این نکته جای خوشحالی داشت و هم جای ناراحتی که چرا تا کنون چنین رفتاری نداشته‌ام.

سناریونویسی

برای سناریونویسی هم یک منبع عجیب و عالی پیدا کردم: کتاب «تلنگر برای ایران»

برای فکر کردن

در کتاب زنده همواره مسائلی برای فکر کردن کنار گذاشته‌ام و به آن‌ها فکر می‌کنم.

اما امروز این کامنت طولانی را برای محمدرضا نوشتم و امیدوارم که شما هم در موردش نظر بدهید:

رگولاتوری، شبکه اجتماعی و فلسفه محتوا

۱۲ دیدگاه

  1. یکی از افرادی که من آموختن و مطالعه کردنش رو خیلی می پسندم شما هستین .
    به نظرم شما خودآگاهی بسیار بالایی دارین، من دوست دارم توی این مورد شبیه شما باشم .
    برنامه ریزی و روند پیگیری مطالعاتتون هم خیلی جذاب و آموزنده اس .
    امیدوارم بیشتر بنویسید تا من بتونم بیشتر یاد بگیرم ازتون .

    سایت شما جزو سایت هایی هست که من با دیدن مطالب جدید ذوق می کنم

    ممنونم برای نشر مطالبتون

  2. سلام
    من تقریبا همیشه پیگیر نوشته‌هاتون تو سایت، تلگرام و اینستاگرام و حتی متمم بوده‌ام و هستم. خواستم بگم این سبک نوشته‌های شما رو خیلی دوست دارم و ازش کلی یاد گرفته‌ام.
    برای همین خودم هم با ایده از شما گزارش ماهیانه مرداد رو نوشتم.
    ممنونم

  3. گزارشهای ماهیانه‌ای که از خواندنی‌ها و دیدنی‌ها و شنیدنی‌ها و پیشرفت‌های ماهیانه‌ات می‌نویسی، خواندنی و جذاب است.
    من را هم تشویق کرد که گزارشی شبیه به این را برای خودم تنظیم کنم. هرچند جسارت انتشار آن را ندارم، ولی برای اینکه ببینم در یک ماه چه کارهایی کردم و چه کارهایی را باید می‌کردم، خوب است.
    خلاصه اینکه دمت گرم.

  4. یاور عزیز سلام
    شاید ندونی که خوندن این گزارش‌هایی که از توسعه مهارتی خودت می‌نویسی چقدر برام لذت‌بخشه و چقدر کمکم می‌کنه. خوشبختی من بود که بعد از شنیدن توصیه‌های محمدرضا در مورد داکیومنت کردن همه‌چیز، با این پست‌های تو آشنا شدم. می‌شه گفت بهترین نمونه ممکن از چیزی بود که فقط تعریف ازش شنیده بودم.
    یکی دو ماه اول فقط گزارش ماهانه‌ات رو می‌خوندم و کیف می‌کردم اما جدیدا خودم هم شروع کردم به داکیومنت کردن موارد این چنینی. هرچند هنوز به اون سطح نرسیدم که بتونم به کسی داکیومنت‌هام رو نشون بدم اما همینجایی که بهش رسیدم هم برام نقطه مثبتی محسوب می‌شه.
    اول می‌خواستم مثل همیشه از دور گزارشت رو بخونم و تمام ولی تصمیم گرفتم از اثری که روی من داشته و داره برات بنویسم که اگر در ماه‌های بعدی، تصمیم گرفتی دیگه ننویسی؛ یادت بیاد که تو دنیا حداقل یک نفر هست که منتظر منتشر شدن گزارش توسعه مهارتی تو باشه تا چیزی یاد بگیره.
    ارادت

    1. سلام امیر حسین عزیز
      چقدر خوب که این نوشته‌ها به درد کسی میخوره
      به نظرم هر گزارشی با هر سبک و سطحی قابل انتشاره. اگر منتشرش کردی لطفا منو پینگ کن که بیام و بخونمشون.
      ممنونم از توجهت.

    1. فکر می‌کنم خیلی زیاد بوده. من شانس این رو داشتم که در خانواده خوبی به دنیا بیام و پدر و مادر بسیار مسیولیت‌پذیری داشته باشم.
      شانس این رو داشتم که محیط‌های بسیار مختلفی رو تجربه کنم و در نهایت شانس این رو داشتم که افراد و رفقای بسیار خوبی سر راهم قرار بگیرن.

      به عنوان چند نمونه اینا رو در نظر بگیرید.

        1. سلام فواد جان
          کامنت نوشته شده، ولی ظاهرا چون طولانی بوده، باید تأیید بشه تا نمایش داده بشه. چیزی حدود ۱۵۰۰ کلمه است اون کامنت و مشخصا وردپرس انتظار نداشته که کسی همچین کامنتی بذاره و گذاشتتش به عهده مدیر سایت که تأییدش کنه 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *