
از نوشتن و قدرت التیام بخش آن چه میدانم؟
برداشت اول – ناقوس مرگ
یکی از مهمترین نقاط عطف در زندگی من، نگارش داستان بلند «ناقوس مرگ» در اولین «قرنطینه رسمی کرونا» در اواخر سال ۹۸ بودهاست.
ناقوس مرگ البته در مدت زمانی کمتر از یک هفته نوشته شد و خودم هم در تعجب بودم از این که چگونه ممکن است چنین داستانی را بتوانم در این مدت کوتاه بنویسم.
در مورد نحوه نگارش و داستان نگارش ناقوس مرگ البته مفصلا اینجا نوشتهام و احساس میکنم بهتر باشد به قدرت التیام بخش نوشتن که در آن زمان برایم رخ داد بنویسم.

بعد از نوشتن ناقوس مرگ چه رخ داد؟ التیام ناشی از نوشتن
در واقع بعد از نگارش ناقوس مرگ بخش مهمی از وجود من گویی آزاد شد. کاراکترها و داستانپردازی و طرح معماگونۀ داستان ناقوس مرگ و نوشتن آن در مدت زمان کوتاهی باعث شد «ترس از نوشتن متنهای بلند» و خروج از منطقه امن به طور کامل بریزد.
من عمدتا متنهای بلند را در مورد توسعه نوشتهام و تا جایی که یادم میاید متون بلند من در موارد تخصصی بیشتر بودهاند و تا کنون ژانر داستان معمایی بلند نداشتم.
نوشتن ناقوس مرگ باعث شد آن بخش از اعتماد به نفس کاهش یافته یا حتی «پنهان» وجودم خودش را نمایان کند. اتفاق عجیبی بود و فکر نمیکردم تجربهاش کنم. در واقع «هرگز» به این فکر نمیکردم که نوشتن یک متن سادۀ بلند این قدر در شکافت و گسترش دادن آن بخش از ذهنم مؤثر باشد.
برداشت دوم : گزارش روزانه نویسی
از مدتها پیش، قصد داشتم گزارش روزانه اقداماتم را شب بنویسم. معمولا تنبلی و بیانگیزگی و هزار عامل ریز و درشت «بهانه» میشدند که ننویسم.
تقریبا از اول امسال اما چیزی حدود ۵۷ گزارش روزانه نوشتهام. تقریبا هر روزی که میگذرد یک گزارش روزانه در دفتر روزانه، هر دو سه روز یک بار یک طرح «تدوین سناریو» در دفتر سناریو نویسی و تعدادی گزارش آنلاین نظیر «لاگ وقایع زندگی» و چنین چیزهایی برای خودم ثبت میکنم.
تأثیر التیام بخش گزارش نویسی
بیشترین تأثیر گزارش نویسی روزانه، خالی شدن ذهن و روشن تر شدن زندگی بوده است. این که بدانی تا به الان دقیقا چه کردهای و از این به بعد میخواهی چه کنی. در واقع تأثیر التیام بخش نوشتن گزارش روزانه در این نهفته است که گویی «زمان را در کنترل خود» داری.
این مطلب ناقص است و به تدریج تکمیل خواهد شد.