مقدمه مدت زیادی است که در مورد توسعه پایدار ننوشته بودم. نوعی تنبلی و روزمرگی یا هر چیز دیگری که اسمش بود اجازه نمیداد حتی یک صفحه هم در این مورد بخوانم یا بنویسم. مشخصا رغبت و امیدی هم به نوشتن نبود و صد البته ذهنیت و احساس ناامیدی شدیدی که به واسطه حضور در توییتر ایجاد میشد، ناخواسته باعث میشد باور کنم که «ما اصلا مال توسعه نیستیم» و «فعلا کلاهتو بچسب باد نبره،…
ادامه مطلب »