من معمولا سعی می‌کنم خشمگین نشوم. عمدتا سعی می‌کنم صبور باشم و منتظر بمانم برای دیدن چیزهایی که شاید در نگاه اول به چشم نمی‌آیند. اما معمولا به علتی که هنوز فرصت کار روی آن را نیافته‌ام، این حجم از نگفتن و صبر کردن انباشته می‌شود و جایی فوارن می‌کند. که جایی هم که نباید اصولا فوارن می‌کند. همانند تکه‌های خرد شده‌ای از یک آیینه بزرگ که وقتی روی هم انباشته می‌شوند، تصویرشان هم هزاران… ادامه مطلب »
متأخره برای قوانین کاری من پیش نوشت: این نوشته فقط آغاز و ورودی برای بحث با دوستان است. آیا ایجاد تغییر در محیط کاری ضرورت دارد؟ چگونه در محیط کاری تغییر ایجاد کنیم؟ ابتدا اجازه بدهید از صفحه قوانین کاری من قانون اول را با همدیگر مرور کنیم: قانون اول) در محیط های کاری، به محض وارد شدن «تغییر» ایجاد نکنیم. حتی اگر این تغییر قرار است در چینش میز و صندلی و کشوهای میزمان باشد.… ادامه مطلب »
قوانین کسب و کار من پیوسته بروز می شوند. قانون هفتم) یادم باشد در هیچ کسب و کاری، هیچ کس و هیچ بخشی از هیچ سازمانی، مهم تر و بهتر و عالی تر و به درد بخورتر از بخش دیگر نیست. فروش لوکوموتیو کسب و کار است، اما این لوکوموتیو نیاز به سوخت دارد، نیاز به راننده دارد، نیاز به واگن هایی دارد که پشت سر خودش بکشد، نیاز به کسی دارد که به راننده… ادامه مطلب »