گزارش توسعه فردی شهریور ۱۴۰۲

به سبک و سیاقی که از ابتدای سال ۱۴۰۱ شروع کرده‌ام، گزارش توسعه فردی شهریور۱۴۰۲ و گزارش سه ماهه تابستان و نیز گزارش شش ماهه اول سال را اینجا می‌نویسم.

برای دسترسی به گزارش‌های پیشین و نیز اهداف سال همواره می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

شهریور ماه، انتهای تلاش‌های کارآفرینی

شهریور در بیشتر اوقاتش، ماه «عدم تعادل» کامل بود. نه میشد به «تمام» اهداف برنامه‌ریزی شده رسید و نه کسب و کار را رها کرد.

صداگرد در آخرین مراحل MVP خودش، نیازمند جذب سرمایه است و من بیشتر اوقات این ماه درگیر بحث‌های Pitch Deck و تهیه فایل پیش‌بینی مالی برای سرمایه‌گذاران بودم.

از سوی دیگر هم مدام پیام‌هایی به رفقا و دوستان و شبکه ارتباطی برای دریافت سرمایه می‌دادم. بیشتر زمان من در شهریور به همین مسئله گذشت.

کتابخوانی، تفکر ریاضی و پایتون

شهریور ماه یاد گرفتم برای حل مسائل روزمره کسب و کار و مسائلی که حل شدنشان اندکی بعید می‌نماید، از «هوش مصنوعی» کمک بگیرم. در واقع نه از خود هوش مصنوعی، که از الگوریتم‌هایی که پایتون را می‌سازند و نیز الگوریتم‌های علم ریاضی کمک می‌گیرم.

یعنی برای هر مشکلی که پیش می‌آید، یک تب جدید باز می‌کنم و در گوگل تایپ می‌کنم: «Linear Algebra problems» و بعد از حل چند مسئله عمدتا راهکار را پیدا می‌کنم. در واقع تفکر به منطق ریاضی و درگیر کردن ذهن با آن کمکم کرد بیشتر بحث‌های مرتبط با کسب و کار، از پیچ دک و سیستم فریمیوم تا نحوه ارائه به سرمایه‌گذار و نیز بحث سنگین «پیش‌بینی مالی» را پیش ببرم. (اگر مایل به دیدن فایل مالی هستید، لطفا اینجا را کلیک کنید.)

روزها معمولا با دو چیز شروع می‌شوند:

  • آموزش آلمانی، سواحیلی یا زولو (حدود نیم ساعت در روز)
  • حل کردن ۱۰ مسئله از کتاب GMAT (هم اکنون در بخش Reasoning هستم و مشخصا بیشتر وقت‌ها مسائل ریاضی را حل می‌کنم.)

اگر کمردرد و دیسک کمر اذیتم نکنند و مساعدت کنند، شروع سه روز در هفته معمولا با پیاده‌روی طولانی تا پارک اندیشه و بازگشت به خانه و انجام چند حرکت ورزشی از جمله بارفیکس، پارالل و تمریناتی برای تقویت عضلات بالاتنه هم همراه است.

سه روز باقی مانده نیز در خانه مشغول انجام تمرینات مختص ناحیه میانی بدن و کمر و نیز قسمت فوقانی پایین‌تنه هستم.

یار رشد

شهریور، با توجه به سرمایه‌گذاری و پرداخت هزینه‌ها، یار رشد سیر منطقی و خوبی را پیمود که بیشتر آن را در «داستان باشگاه محتوا» توضیح داده‌ام:

صفحه اول یار رشد

خواندنی‌ها و آموخته‌های شهریور ماه

همچنان درگیر خواندن دیوید گریبر و «تاریخ پنج هزار ساله بدهی» او هستم. تا حالا ندیده‌بودم کسی این قدر قاعده‌مند و نظام‌مند و با پارادایم «ارزشی – اخلاقی» به بحث‌های پایه اقتصاد بنگرد و توضیحشان دهد. از جمله این که «قدرت و زورگویی را همیشه می‌توان با آموزه‌های اخلاقی توجیه کرد» و نیز «افسانه مرکزی فایننس و مالی از جای اشتباهی آمده است و اساسا «بدهی» بسیار قبل‌تر از معامله پایاپای و اختراع پول حضور داشته‌است.»

بحث‌های گریبر مرا به سمت فوکویاما و هانتینگتون هم سوق داد و تصمیم گرفتم بالاخره بعد از مدت‌ها این دو کتاب را از قفسه بیرون بیاورم و مطالعه کنم.

در کنار این‌ها سه کتاب کسب و کاری هم در شهریور ماه مطالعه شدند:

  • استراتژی خوب، استراتژی بد
  • گذر از شکاف
  • مدیر اثر بخش (پیتر دراکر)

دو نقل‌قول آموزنده نیز در این میان از گریبر دارم که ساعت‌های متمادی مرا به فکر واداشتند:

هر سؤال ظریف و پیچیده‌ای جواب بسیار ساده و سرراستی دارد که غلط است.

هنری لوئیس منکن

نقل از دیوید گریبر، بدهی، پنج هزار سال نخست، ترجمه علی معظمی، نشر چرخ، ۱۴۰۱

هیچ راهی برای توجیه روابط مبتنی بر خشونت بهتر از این نیست که کاری کنی چنین روابطی اخلاقی به نظر بیایند.

دیوید گریبر، بدهی، پنج هزار سال نخست، ترجمه علی معظمی، نشر چرخ، ۱۴۰۱

دیرآموخته‌ها

طبیعت همیشه می‌تواند الگو و معلم ما باشد. بسیاری از جانوران به خصوص دریایی، دو مدل زندگی دارند: تولیدمثل جنسی و تولید مثل غیرجنسی.

عمدتا در شرایط مساعد محیطی رو به تولید مثل غیر جنسی می‌آورند (دقیقا یکی را شبیه خودشان می‌سازند) اما در شرایط نامساعد محیطی رو به تولید مثل جنسی می‌آورند (تنوع ژنی و تفاوت ایجاد می‌کنند.)

از این مسئله برای کسب و کار چه آنالوژی و آموخته‌ای می‌توان داشت؟

  • در شرایط نامساعد محیطی باید «تنوع» راهکارها و استراتژی‌ها افزایش یابند، اما در هر صورت باید کسب و کار همانند یک موجود زنده، با «بهترین و برترین قابلیت زیستی» را ساخته باشیم. درست همانطوری که طبیعت و سیستم‌های طبیعی با حذف کردن یاد می‌گیرند، سیستم‌های کسب و کاری هم از این قاعده پیروی می‌کنند (Via Negativa)
  • ساختن کسب و کاری که Scalable Entity داشته باشد و همانند دانه‌های گیاهان بتوان آن را در هر خاکی کاشت و سبز شود و رشد کند، از اولویت‌ها و وظایف ماست.
  • بقا شامل «نق و غر» نیست. بلکه همیشه یا خودش را با منابع جدیدتر مطابقت می‌دهد یا محل و جغرافیای جدیدتری برای منابع قبلی می‌یابد. کسب و کار هم می‌تواند ارزش و محصولی ارائه کند که سقف کوتاه اقتصاد ایران بالای سرش نباشد و جای دیگری بتواند قد بکشد.

گزارش سه ماهه تابستان ۱۴۰۲

اهداف تعیین شده فصلیدرصد دسترسی به اهداف
– خواندن ۴ کتاب در هر ماه۴۱٫۶%
– رسیدن به درآمد ۱۰۰ میلیون تومانی۷۵%
– راه‌اندازی و رشد کسب و کار ۱۰۰%
– نوشتن روزانه۱۵%

در مجموع ۵۷٫۷% از کل اهداف محقق شده‌اند. (اگر زندگی را به سمت «یادگرفتن نحوه سر کردن با عدم تعادل بهینه» پیش ببرم، شاید درصد کتابخوانی و نوشتن بهبود چشمگیری بیابد.)

گزارش شش ماهه اول ۱۴۰۲

تحقق اهداف سلامت جسمانی (۲۰%)

تحقق اهداف مالی زندگی (۳۰%)

البته این شاخص را باید تغییر بدهم چون بیشتر درآمد من در سه ماهه دوم خرج کسب و کار و راه‌اندازی آن و نیز یادگیری شده‌است و به نظرم جنس «سرمایه‌گذاری بلند مدتی» بود که باید انجام میشد و طبق برنامه در کاربر ۶۰۰ به نقطه سر به سر می‌رسد.

تحقق اهداف کتابخوانی و نوشتن توأمان با آن (۴۹%)

برای نوشتن در کل این شش ماه کلا زمان کمی گذاشتم؛ البته نوشته‌های من شامل «اقتصاد تعامل» و نیز دروس مرتبط با یار رشد بودند و کمتر برای نوشتن در حوزه‌هایی که به آن‌ها فکر می‌کنم زمان گذاشته‌ام.

این عدد را باید تا پایان سال به ۸۰% نزدیک‌تر کنم.

هدف آخر را دیگر تقریبا ندارم و از اواسط اردیبهشت ماه رهایش کردم. به نظرم هدف اشتباهی از اول بوده‌است.

این هفته باید برای شش ماهه دوم سال هم برنامه‌ریزی قبلی را اصلاح و بازنویسی کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *