پیش درآمدی بر در نقد خویشتن: چرا کتاب نمی خوانیم؟

کتاب

چرا کتاب نمی خوانیم؟

پیش در آمدی بر در نقد خویشتن

اگر به «موضوعات نگارش برای هفته های آینده» این وبلاگ نگاهی بیندازید، قرار است در مورد «دلایل کتاب نخواندن» که در وبلاگ پیشین آن را مورد بررسی قرار داده بودم، نوشته خود را مورد نقد و بررسی قرار دهم.

در این میان اما متوجه شدم «میثم مدنی» در وبلاگش مطالب بسیار جذاب و آموزنده ای در این رابطه منتشر می کند و “نقشه راه” بسیار جذابی برای نوشتن در حوزه کتاب خوانی دارد. اساسا قصد داشتم آن مطلب را به صورتی در ادامه نگارش هایم بیاورم. اما چون هدف نقد همواره باید در اصلاح و بهتر کردن اندیشه ها، عقاید و نظرات بوده باشد، به نظر می رسد نوشته های میثم بتوانند در این مورد بسیار بسیار راهگشا باشند. البته که سعی میکنم همه آن ها را بخوانم و پس از تلاش برای فهمشان، به نقد نوشته خودم بپردازم.

من امروز میتوانم با خوشحالی تمام اعلام کنم که خوشبختانه نوشته های شخص دیگری در حوزه کتابخوانی آن قدر خوب نوشته می شوند که بتوان به آن ها رفرنس داد و همواره از آن آموخت.

 

۳ دیدگاه

  1. یاور جان معیارهای یادگیری عوض شده
    ما به یادگیری تلگرامی عادت کردیم و همینکه از هر چیز کمی یاد بگیریم که در محافل گل کنیم ، کافیه.
    این شهوت بادگیری که بخوبی محمدرضا دربارش نوشته بلای جان ما شده.

  2. درود بر استاد عزیزم جناب مشیرفر عزیز
    ممنون از این اطلاع رسانی ارزشمند
    راستش نوشته های آقای مدنی از اون دست مطالبیست که به نظرم خیلی خوب با مخاطب ارتباط برقرار میکنه. شخصاً علاقمند مطالبشون هستم. (هرچند به قدرت قلم شما نمیرسه قربان)
    🙂
    موفق باشید

    1. سعید جان.

      به نظرم بهتر باشد چنین تعارفاتی را کنار بگذاریم. در عمل من با دو سال سابقه کاری (رسمی) و چندین سال سابقه منقطع کاری (تابستانی) و تحصیلاتی نظیر گرفتن مدرک از دانشگاه داخلی و عدم تطابق با زندگی در خارج و دانشگاه بریتانیایی، و با داشتن چندین عنوان دست نوشته که به حق به «دست نوشته های یک دیوانه» مشهور و نامیده می شود، را در مقام «استادی» خواندن اساسا مصداق سخن حکیم خیام است که می فرماید:

      یک چند به کودکی به استاد شدیم
      یک چند ز استادی خود شاد شدیم
      پایان سخن شنو که ما را چه رسید
      چون آب برآمدیم و بر باد شدیم

      اما خدمت شما که عرض شود، نوشته های جناب مدنی برای شخص بنده بسیار ضروری اند، اساسا برای این که بدانم «هنوز نوشتن نمیدانم» و می شود مطالب را بدون پیچاندن و سر مخاطب درد آوردن به سادگی روی کاغذ آورد و به قولی مثل بچه آدم نوشت و خواند و تحلیل کرد و خلق الله را دچار سردرگمی نکرد.

      با مهر
      یاور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *