چند روز پیش لینکدین یادآوری کرد که الان دقیقا دو سال است محل کارم را عوض نکردهام. برای من این مسئله نوعی رکورد محسوب میشود.
هر چند سالهای سال در مشاغلی مانند فریلسنری ترجمه و محتوا مشغول بودم، اما اولین بار است که در یک شغل توانستهام به دو سالگی برسم.

به همین مناسبت تصمیم گرفتم اندکی از وضعیت کاری امروز و چشمانداز آیندهام بنویسم.
و البته لازم به ذکر نیست که نوشتن این مطالب «نباید» راهنمای شما باشد و آن را بیشتر به عنوان گزارشی از مسیر شغلی و شخصی من ببینید.
توسعه شغلی
دو سال پیش، بیستم فروردین ۹۷ بود که شماره ناشناسی با من تماس گرفت و برای همکاری در حوزه محتوا و دیجیتال مارکتینگ اظهار علاقه کرد.
باید هفتهای دو بار میرفتم تهران. هنوز شکل رسمی و جدی نداشتیم و صرفا کار مشاورهای و تا حدی محتوانویسی و شبکههای اجتماعی بود.
از آرژانتین که از اتوبوس پیاده شوم تا دفتر ملاصدرا یک مسیر مستقیم داشتم که بیشتر وقتها ترجیح میدادم پیادهوری کنم. تا عصر آنجا بودم و شب دوباره با اتوبوس به تبریز بازمیگشتم.
روزهای اولی که رسیدم، دغدغه فقط سایت نبود. تیمهایی هم بودند که روی سامانه کراودفاندینگ ما آمده بودند و قرار بود برای کمپینهای سه ماههشان در فضای دیجیتال کمک بگیرند. طبیعتا تیمهایی سراغ کراودفاندینگ میآمدند که قبلا تقریبا هیچ تجربهای از حضور و تولید و کار در بازار نداشتند. قواعدش را نمیدانستند و مفاهیم پایه هنوز برایشان جایی دور از دسترس قرار داشت.
از آن ماههای اول تا شهریور که رسما به تهران بیایم و مستقر شوم و کار را تمام وقت پیش ببرم تا همین الان که مشغول بازنویسی و بازبینی و بازآفرینی همهچیز، از محتوا و محصول تا Backend و Frontend هستیم، خیلی چیزها عوض شدند.
دلیلش را نمیخواهم تحلیل کنم. یک روزی البته مفصلا چند صفحهای روی کاغذ نوشتهام و تاریخ آن را ده سال بعد گذاشتهام که بعد از ده سال برگردم و مرورش کنم و ببینم چه مسیری رفتهایم و چگونه آن مسیر را رفتهایم و اشتباهات شخصی من کجا بودهاند و چرا اصلاح نشدهاند.
با این حال فکر میکنم تا زمانی که درون یک شرکت کار میکنم، شاید نتوانم تمام مسائل را همانطوری که هستند ببینم و گاهی باید از «بیرون» به مسائل نگریست. به هر صورت این بررسی بخشی از مسیر زندگی و حرفه من در سالهای بعد خواهد بود.
توسعه فردی
در زمینه توسعه فردی، این دو سال برای من مهمترین جنبههای «شبکهسازی» در حوزه محتوا و توسعه مهارتهای فردیام در این حوزه بودهاند.
مهمترینها البته با راهاندازی «باشگاه محتوا» و سخن گفتن از «فلسفه محتوا» شروع شدند. در این زمینه سعی کردم خیلی بنویسم و خیلی بیشتر بخوانم. هر چند مدتی است که فعالیتهای آن را به دلیل تمرکز روی نوشتن کتاب خیلی کمتر کردهام.
دومین اتفاق بزرگ این دو سال ایده «اقتصاد تأثیر» بودهاست. این که محتوا در نهایت چگونه بر انسان و ذهن انسان تأثیر میگذارد و اساسا «محتوا چگونه ارزشآفرین میشود»
این مطلب سلسله و سرآغاز مقالات و پژوهشهای گستردهای است که همین الان هم در حال تحقیق و بررسیاش هستیم. تقریبا تیم خوبی برایش دارم و مطمئنا در سالهای آینده کارهای علمی و پژوهشی که به مدلهای مختلف منجر شوند از این طرح بیرون میآیند.
در زمینه محتوا سه کار بزرگ در پیش دارم.
اولی معرفی یک شاخص تجربی برای راهنمایی استراتژیستهای محتوا در انتخاب سیاست اصلی توسعه ساختاری محتواست که آن را Audience Life Time Value اسم گذاشتهام. (ارزش طول عمر مخاطب)
در حال مدلسازی ریاضی این شاخص هستم که البته کار زیادی دارد و احتمالا باید جایی برای کار روی آن به «آکادمی» بازگردم و کار پژوهشیاش را روششناسانه و تحت نظر استاد پیش ببرم.
مبحث بعدی «تعیین قیمت محتوای متنی» بود که برای آن هم چندین پارامتر جداگانه (پس از ساعتها بحث و بررسی با متخصصان محتوا) تعیین کردهام که امیدوارم روزی نرمافزاری روی نت باشد که هر کسی بتواند نمونه محتوا را درون آن قرار دهد و «قیمت» به دست آورد.
سومین کاری که در این مدت توانستم انجام دهم، تدوین «بوم استراتژی محتوا» بود. این بوم میـواند کار SMEها (سازمانهای کوچک و متوسط) و به خصوص استارتاپها را خیلی راحتتر پیش ببرد و برای تدوین استراتژی محتوا دیگر نیازمند تدوین سندهای طولانی و سختی نیستند که خیلی وقتها «خودشان» هم ندانند قرار است چه خروجی به آنها بدهد.
فعلا در حال مطالعه و فهم KPIهای محتوایی هستم. به نظرم جزو مباحث بسیار مهمی است که هنوز کاملا درست تفهیم نشده است و سالها کار داریم تا بتوانیم دقیقا اثربخشی محتوا یا ارتباطش با سایر پارامترهای بازاریابی را بسنجیم.
علاوه بر اینها کارهای لذتبخشی هم انجام دادهام و پیش رو دارم. یکی از آنها «واژه نامه تجربی محتوا» بود که درآن هر متخصصی تعاریف تجربی از مباحث مختلف ارائه کند و در نهایت «تحلیل اکوسیستم محتوا»
اما مهارتهای نرمی که در برنامه توسعه فردی دارم اینها هستند:

اینها را هم به پروفایل لینکدینم اضافه کردهام که یادم نرود.
در مسیر توسعه فردی البته بعدها متوجه شدم که بعضی از این مهارت ها با مهارت های T-Shaped Marketer همپوشانی دارند و آنها را در جدولی به این شکل تنظیم کردم

تا اینجا از ۴۱ هدفی که برای زندگی شخصی و توسعه فردی گذاشتهبودم، حدود ۳۹ درصدش محقق شدهاست و تصمیم دارم تا پایان سال آن را به ۶۰ برسانم.
به هر صورت، در این دو سال قلم و نویسندگی من هم از کار نیفتادند. معروفترین کارم داستان بلند «ناقوس مرگ» بودهاست. علاوه بر این هم به توصیه دوستان نویسنده و البته مکتب رواقیگری، یک نوبت در صبح و یک نوبت در شب نویسندگی میکنم و لذت فراوانی از این کار میبرم.
در نهایت جمعبندی من از این دو سال، تا حد زیادی مثبت بوده است و امیدوارم در پایان ۱۴۰۰ بتوانم تا ۸۰ یا ۹۰ درصد اهدافم پیش بروم و البته باز هدفهای بهتر و بیشتری برای آن زمان ترسیم میکنم.
میوه اصلی ایام تعطیلی و قرنطینه برای من بیشتر نویسندگی بود و البته ورزشهایی که برای رفع درد دیسک کمرم داشتم و غذای بخارپز و تمرکز روی سلامتی. البته با همخانهام هم به طور کامل همیشه انگلیسی صحبت میکنیم. به نظرم این دو سال فرصت یادگیری خوبی برایم بودند. (حداقل توانستم دو ترم پایه درس MBA در متمم را به اتمام برسانم!)
برای آینده هیچ پیش بینی خاصی ندارم. جز این که در آینده نیز همین مسیر را با همین فایل اکسل طی میکنم.
سلام وقت بخیر
تبریک میگم این موندگاری رو میدونم برای کسیکه نمی تونه یه جا قرار بگیره چه کاره سختیه ولی حتما لذت خودش رو داره انجام کارهای بعید و دور از ذهن
آقای مشیرفر عزیز من هم مثل دوست پشت کنکوری مون نقشه راه میخام!
برای کسیکه نویسندگی رو دوست داره، تولیدمحتوا رو دوست داره و میخواد گوشه یی از کار رو بگیره و نه فقط رهگذری از روی تب داغ این روزهای بازار محتوا باشه پیدا کردن اینکه قدم اول چیه و از کجا باید شروع کرد خیلی سخته
من پادکست رادیو محتوا رو شروع کردم ولی تا یک ساعت اولی که گوش دادم خیلی کلی صحبت کردید و چیزی دستگیرم نشد راستشو بخواید
میشه لطفا اینجا به من یه نشونی بدید که مستقیم باشه؟کلی نباشه و گنگ نباشه
(من از روی حرفای شما فهمیدم ترس اینو دارید که راهو اشتباه نشون بدید و مسولیتش به عهده شما باشه ، من قول میدم نیام یقه شمارو بگیرم :د )
با سپاس
فرشته
سلام آقای مشیرفر
نوشته تون جالب بود. امیدوارم سوال پیش نیاد که کجاش جالب بود. فقط بگم که برای من شیرین بود و با خوندن این نوشته و چندتا از نوشته های دیگه تون با خوشحالی شما رو به فیدهای اینوریدرم اضافه کردم.
ماشاءالله خیلی تخصصی حرف میزنید. و از اون بهتر در حین فنی حرف زدن قابل فهم هم صحبت میکنید.
بگذریم. من جای برادر خیلی خیلی کوچیک شما. یکی دو سالیه دارم توی طراحی وب فعالیت میکنم و البته پیشرفت چشمگیری نداشتم اما راضی ام. غرض اصلی از مزاحمت این بود که دیدم بخشی از اهدافتون مربوط به برنامه نویسی هستن گفتم یکی دو تا نکته ای که بهشون رسیدم (و شاید بیش از نیم نگاه ارزش توجه نداشته باشن) بهتون بگم.
برای آموزش پایتون یا هرمبحثی (اللخصوص برنامه نویسی) به هیچ وجه من الوجوه از آموزش های فرادرس استفاده نکنید. این رو از کسی میشنوید که تعداد زیادی از آموزش های پولی و رایگانشون رو استفاده کرده. آموزششون به درد دانشجویی میخوره که میخواد یه واحد پایتون یا سی پلاس پلاس پاس کنه. از اونجایی که شما احتمالا برای کار و پروژه های واقعی میخواید پایتون و فرانت اند رو یاد بگیرید پیشنهاد میکنم اگه در حد پایه آشنایی دارید با آموزش های پروژه محور یوتیوب و یودمی و غیره مهارت هاتون رو تقویت کنید.
نمیدونم چقدر با طراحی وب و برنامه نویسی آشنایی دارید شاید بیشتر از من. اما اگر شما بدونید هم حداقل ممکنه این حرفم به درد بقیه بخوره.
بهترین و مفیدترین روش یادگیری برنامه نویسی برای من این بوده: ۱٫آشنایی اولیه با مفاهیم اون زبان و سینتکسش ۲٫ انجام مو به موی پروژه های کوچک از روی آموزشهای اینترنتی ۳٫ تعریف پروژه های ساده توسط خود شخص و اجراشون
هم لذت بیشتری داره و هم مفید تره. به علاوه آدم با هرپروژه پیشرفت خودش رو میبینه و اعتماد به نفس و علاقه اش به اون مبحث افزایش پیدا میکنه.
ببخشید اگر براتون بدیهیات رو بازگو کردم.
سلامت و پیروز باشید.
خیلی ممنون از لطفتون.
واقعا مفید و عالی بود.
ممنونم.
سلام
جدا یعنی میشه شاخصی داشت یا بهتره بگم طراحی کرد که یه طورایی محتوا یا همون کار محتواگر رو ارزیابی مالی بکنه؟! قبل از این صحبت شما فکر میکردم تولید محتوا و خصوصا بخش تبلیغ نویسی چون با کلام و کلمه ارتباط دارن نشه دسته بندی قیمتی خاصی براشون مشخص کرد و صرفا یه معیار حدودی بسته به نظر صاحب و مدیر کسب و کار از کیفیت و کمیت و تاثیر محتوا مد نظره! (فکر کنم البته بستگی به نوع قرارداد پورسانتی و یا حقوق ثابت و اینام داشته باشه)
خب منظورم اینه مثلا گاهی یه جمله کوتاه تبلیغاتی فروش رو چند برابر میکنه ولی بحث دستمزد مورد سوتفاهم قرار میگیره! البته من زیاد اطلاعات ندلرم در این زمینه ولی وقتی این بحث رو مطرح کردید توی ذهنم یه تصویر و ایده اومد از یه سایت یا اپلیکیشن که وقتی میری داخلش چیزی شبیه وردپرسه …
یه صفحه باز و یه نشانگر چشمک زن برای شروع به تایپ…
متن رو مینویسی و دکمه فیلتر پایین باکس رو میزنی ضمن ذخیره شدن پیش نویس اولیه توی ارشیو گوشه صفحه یه انالیزر هم نکات مربوط به سئو رو چک میکنه و هم قیمت گذاری میکنه و اشکالات نگارش و ویرایش رو گزارش میکنه مثلا میتونه یه اپشن داشته باشه مربوط به جایگزینی واژه های هم معنی بهتر یا ادیتور های فیلم و عکس و انواع فیلترهای اینطوری…
تا اینجا این سایت یا اپ ویژگی متمایز خیره کننده ای نداره اما قضیه اونجایی جالب میشه که ما با دادن اطلاعات کاربری سایتی که میخوایم متن رو توش منتشر حالا وبلاگ شخصیمونه یا سایت مربوط به بیزینس و برند و شرکتمون در طی زمان این اطلاعات توسط این نرم افزار تحلیل میشن و خود به خود در نوشتار های بعدی بهمون گوشزد میشه همچنین ما میتونیم معیار هایی رو طراحی کنیم که محتوایی که تولید میکنیم رو هرچه بیشتر با شرایط و هدف مدنظرمون تطبیق بده یا یه سر حد هایی برای یه پروژه خاص مشخص کنیم و این برنامه هوشمند و خودکار محتوای ما رو برای رسیدن به اون هدف با توجه به بازه زمانی و ورودی های خودمون هدایت کنه در واقع یه برنامه میریزیم اون رو به دستگاه میدیم و اون سعی میکنه ما از اون مسیر خارج نشیم اگر کم کاری داریم بهمون هشدار و پیام میده و شاید حتی به عنوان پشتیبان بتونه توی هر مرحله ضمن معرفی منابع جهت بهبود دانش و اطلاعاتمون بیاد و رقبای هم سطحمون رو برامون تحلیل کنه و اختصاصی برای جلو زدن از اونا یه سری فاکتور ها رو برامون پر رنگ کنه اینجوری پله پله رتبه گوگل هم بالا میره…
یه ابزار فوق تخصصی که ابزار کار هر محتواگری توی کل دنیا میشه ..
(اره شاید اینطوری به نظر برسه که خب اینجوری هرکی از راه برسه میشه محتواگر و بازار تولید محتوا کساد میشه ولی آیا ابزاری که توسط انسان ساخته بشره میتونه در برابر جذابیت خلاقیت ذهن آدمیزاد رقابت کنه هرچی باشه مخاطب عاشق چیز های خاص و جدیدی میشه که فقط یه سری تولید کننده های خاص از پس تولیدش بر میان و این میشه عامل تمایز و رقابت )
خیلی زیاد شد میدونم چرت و پرت گفتم ولی خب گفتن یه سری چیزا بهتر از نگفتنشونه …
ممنون
خسته نباشی
ممنون از اظهار نظر سازنده شما
ما در حال حاضر مشغول کار و طراحی با مدل ریاضی این نرم افزار هستیم که بتونه به صورت منطقی در این مورد کار کنه و مدل سازی ارائه کنه.
در مدل ریاضیش به هر پارامتر کیفی، از ۱ تا ۷ عدد میدیم.
یعنی مثلا خیلی ضعیف میشه ۱ تا خیلی خوب که میشه ۷
اینطوری برای ماشین هم قابل فهم تر میشه و نمراتی که میده در نهایت میتونه به پارامتر کیفی ترجمه بشه.
الگوریتمهای یادگیری ماشینش هنوز خیلی کار دارن.
به هر صورت سعی میکنیم که برای رفع این مشکل ابزار خوبی بسازیم.
از توجه شما ممنونم.
سلام
بنظر شما برای دیجیتال مارکتینگ یه کنکوری وارد چه رشته ای بشه یا چجوری شروع کنه که مسیرش بدون مهاجرت باشه و بتونه تو این کشور در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشه.
اگهمیشه تو یه پست این مسیر رو معرفی کنین.
من نمیتونم مسیر درست به شما معرفی کنم دوست من.
شما ممکنه برید دانشگاه و چیزی به نام اهمیت کامیونتی، روش تفکر و عینیت بخشی به ایده ها رو بیاموزید و ممکنه نرید و اینا رو بیاموزید.
ممکنه برید دانشگاه و جز چند جزوه و طرح درس چیزی بارتون نشه یا برید و چیزای زیادی یاد بگیرید.
هیچ مسیری برای دیجیتال مارکتینگ هیچ تضمینی نداره.
تنها چیزی که تضمین داره، میزان تلاش شماست. میزان شهامت شما برای گذشتن از چیزایی که میتونن مهم باشن و در آیندهتون نقش بازی کنند. میزان قربانی کردن اهداف مختلف برای یک هدف.
اگر جرأت قربانی کردن چیزی رو ندارید، هیچ رشته و گرایش و کاری شما رو از دست خودتون نجات نمیده.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
با مهر
یاور
ممنون
خودمم درگیرم همین موضوعم
درد انتخاب
من بیشتر ازتون خواهش داشتم از مسیرتون بگین
ممنون
احنست یاور جان. انرژی میگیرم از انرژیات.
خدمت شما عرض کنم که درآمد ماهیانه من بدون احتساب این فرمایشات شما ماهی حداقل ۱۰ میلیون تومانه.
خودت کجای کاری که هم چنان با همون IP، چهار ساله که داری اینجا «اسپم» میکنی؟