آنچه امروز اینجا می‌نویسم صرفا «دل‌نوشته» است. حرف‌هایی است که احساس می‌کنم بهتر است در جایی نوشته‌ شوند. حرف‌هایی که دلیل و منطق آن‌چنان محکمی پشتشان نیست. شاید بهتر است این حرف‌ها را به عنوان «آپدیت» در نظر بگیرید و یا تمایل خودخواهانه و البته «گوگل خواهانۀ من» برای به روز شدن مطالب وبلاگ خودم. همیشه اما از جایگاه نویسندگی اعتقاد داشته‌ام و دارم که نوشتن صرفا به خاطر فعل نوشتن رخ می‌دهد و خوانده‌شدن… ادامه مطلب »
مشغول خواندن جامع‌التورایخ رشیدی هم‌زمان با دوباره خوانی «عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران» و البته «وضع بشر» آرنت شده‌ام. تعادل جالبی بینشان می‌توانم برقرار کنم. آرنت از «زحمت» به عنوان تنها موجودی اصلی تاریخ بشر می‌گوید، جامع‌التورایخ از یک مفهوم بسیار بومی : «الحق لمن غَلب». سریع‌القلم از پروسۀ اشتباهاتی که در طول تاریخ منحصرا مرتکب شده‌ایم.   من توسعه‌نیافتگی را در همین یک جمله حداقل برای دورۀ مغول می‌توانم خلاصه کنم: «الحق لمن غلب» (حق… ادامه مطلب »
در سلسله بحث‌های «چرا توسعه‌ی پایدار زمان‌بر است؟» در مورد مسائل مختلف و تأثیرگذار بر توسعه‌نیافتگی ایران سخن گفتیم. از مسائل مختلفی که توسعه‌یافتگی را فرآیندی زمان‌بر و طولانی و سخت کرده‌اند بحث کردیم و استدلال کردیم که «توسعه چهره‌ای تماما زنانه دارد» و «تربیت نسل توسعه‌خواه» مهم‌ترین گام برای توسعه‌ی ماست. در این نوشته می‌کوشیم تحلیل‌های موجود و راهکارهایی را بررسی کنیم که ممکن است ما را به توسعه نرسانند. چارچوب نظری این بحث،… ادامه مطلب »
سنت و تجدد در مفهوم تقابل افکار جاری با افکاری است که قبلا در محیط وجود نداشته‌اند. میزان آشتی و هم‌زیستی این دو یکی از شاخص‌هایی است که برای تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری جوامع از توسعه می‌توان به آن اندیشید. جنبش‌های متعددی در طول تاریخ بشری در مقابله با «تجدد» پا گرفته‌اند که از مهم‌ترین نمونه‌های آن در جوامع اروپایی، می‌توان جنبش «لودیت‌ها» و در جامعۀ ایران ممنوعیت‌ ویدئو را می‌توان مثال زد. از آن سو… ادامه مطلب »
این نوشته بسیار طولانی و حاوی بیش از ۴ هزار کلمه است. لطفا زمانی که هیچ کار مفید دیگری ندارید، به مطالعه‌ی آن بپردازید. برای پیشگیری از اتلاف وقت شما، من متن نوشته را در یک فایل PDF برایتان آورده‌ام که می‌توانید آن را پرینت گرفته و مطالعه نمایید.    مقدمه گفتگو محوری‌ترین و مهم‌ترین اصل و پایه برای توسعه‌ی پایدار است. من بارها در این وبلاگ بر این جمله تأکید کرده‌ام و هم‌چنان معقتدم… ادامه مطلب »
توسعه چهره‌ای تماما زنانه دارد آنچه‌ در این نوشته می‌خوانید مطابق معمول این وبلاگ نظرات، اندیشه‌ها و برداشت‌های شخصی نویسنده‌اش هستند و نویسنده در تمامی بخش‌های این متن با اعتقاد تردیدآمیز به «مرگ مؤلف» این مطلب را نوشته‌است. بدیهی‌ است این نوشته‌ها برای فهم بهتر مسئله‌ی توسعه نگاشته می‌شوند و قابلیت ارجاع به عنوان رفرنس را ندارند. نقش زنان در توسعه‌ی پایدار چیست؟ این کمابیش عنوان سؤالی بود که دیرزمانی «معصومه شیخ‌مرادی» از من پرسیده‌بود.… ادامه مطلب »
فساد سیستماتیک تا کنون در بررسی مواردی که برچسب «چرا توسعه‌پایدار زمان‌بر است» خورده‌اند، موارد متعددی را بررسی کرده‌ایم. در این نوشته می‌کوشیم به سمت بحث ساختارهای سیستم اجتماعی و بررسی «فساد سیستماتیک» در سیستم بپردازیم تا ببینیم وجود فساد در سیستم و فساد سیستماتیک از منظر توسعه‌پایدار چگونه می‌تواند بر کل سیستم تأثیر‌گذار باشد. خواهشمندم پیش از ورود به این بحث حتما حداقل یکی از این چند منبع را مطالعه فرمایید: «مقدمه‌ای بر سنجش… ادامه مطلب »
لطفا ده دقیقه زمان بگذارید و این ویدئو را با تمام وجودتان تماشا کنید. سرمایه‌دارترین روستایی ایران https://kavimo.com/medias/ebxsekvans2c کاری ندارم که این روستایی از چه راهی به اینجا رسیده است؛ عقاید و روش‌هایش چقدر درست است و درست نیست و چقدر از جهان اطرافش شناخت دارد. کاری ندارم که اتاق بالای طویله ۶۰۰ یورو می ارزد یا نه. کاری ندارم که چقدر در تبلیغ فرهنگ کشورش و فرهنگ «روستاگردی و طبیعت گردی» مؤثر بوده است… ادامه مطلب »
سعید فعله گری، از دوستان نزدیک من است. قبل از عید سعید سؤالاتی در مورد وبلاگش از من پرسید که تا حدی دغدغۀ خود من هم بوده‌اند. ابتدا برویم سراغ حرف‌های سعید: در مورد شبکه‌سازی چند سوالی داشتم و امیدوارم که هر موقع وقت‌کردی و فرصت‌داشتی ، پاسخ‌اش را برایم بنویسی . ۱)مهم‌ترین ایرادات من در وبلاگ چیست که باعث می‌شود با مخاطب رابطه‌ای پایدار نداشته باشم؟ ۲)چگونه باید خودم را معرفی کنم که بتوانم… ادامه مطلب »
پیشتر داستانی با عنوان گزارش یک قتل روی این سایت آپلود شده‌بود. برای جذاب‌تر کردن بیشتر آن بخش‌هایی از آن را بازبینی کرده‌ام. به توصیۀ یکی از دوستان عزیزم، بخش مقدمه را حذف کرده‌ام تا شما با «دید» خودتان با شخصیت داستان ارتباط برقرار کنید. به قول محسن سعیدی پور عزیز، شما را با این داستان «تنها» می‌گذارم و دوست ندارم تصویری که شما از شخصیت داستان خواهید داشت، با هدایت کلمات من در مقدمه… ادامه مطلب »
باشگاه محتوای ویرگول قرار است محل تجمع دوست داران و دلسوختگان محتوا باشد. اگر هنوز با ویرگول آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنم سری به آن بزنید. شخصا وقتی در مورد محتوا (حوزه شغلی ام) می نویسم آن را در ویرگول انتشار می دهم. دسترسی به ویرگول از سمت چپ وبلاگ من و زیر توضیحات «درباره من» میسر است. ویرگول یک سرویس میکروبلاگینگ فارسی است که در آن میتوان به سادگی و با چند کلیک به تولید… ادامه مطلب »
کتاب ما ایرانیان مقصود فراستخواه «ما ایرانیان» مقصود فراستخواه یکی از مهم ترین کتاب هایی است که برای فهم همه جانبه موضوع «توسعه و عقب ماندگی» باید خوانده شود. کتابی است که برای درک توسعه حتما باید چند باری خوانده شود. یا بیش از چندین بار و خط به خط و موضوع به موضوع کاویده‌شود. ما ایرانیان مقصود فراستخواه بر یک مسئله مهم استوار است: «مسئله محور»است. عمدتا کشنده‌ترین مشکل در هر سیستمی این است… ادامه مطلب »
قلمروی خرد و کلان در توسعه به چه معناست؟ توسعه قلمروی حوزه خرد است یا کلان؟ تفاوت این دو در چیست؟ چگونه باید نگاه اجرایی رده های بالای حکومتی به قلمروی خرد و کلان باشد؟ بی توجهی به این مفهوم چه چیزی به بار می آورد؟ شناخت دقیق قلمروی خرد و کلان چه تأثیری بر مدیریت جمعی توسعه محور می گذارد؟ عمدتا اگر در حوزه توسعه بیندیشیم، سؤالات بسیار زیادی با تم «قلمروی خرد و… ادامه مطلب »
جامعه بی گفتگو - مقدمه در بررسی مسائل توسعه پایدار، عمدتا میتوان به دو بعد مهم توسعه اشاره کرد: بعد عملیاتی و مادی توسعه و بعد انسانی-عملکردی توسعه. بعد عملیاتی و مادی توسعه شامل برنامه هایی از اقتصاد، سیاست و جامعه است که در طیف «پیشرفت» جای گرفته اند. مسائلی نظیر نانوتکنولوژی، راه سازی، سدسازی و تربیت مهندس و بعد انسانی- عملکردی توسعه شامل برنامه هایی از اقتصاد، سیاست و جامعه است که در طیف… ادامه مطلب »
فرهنگ عشایری، فرهنگ روستایی و فرهنگ شهری تا کنون احتمالا به تفاوت های این واژه ها و مفاهیم با یکدیگر، در عین شباهت هایشان اندیشیده اید. شاید تا کنون برایتان مواردی پیش آمده باشد که بخواهید به دقت قلمروی این سه واژه و تعاریفشان را مورد بازنگری قرار دهید. عمدتا عادت فرهنگ زبانی جاری در کشور بر این است که در طبقه بندی «تمدن» این سه واژه را به ترتیب خاصی بچیند. حتی در ادبیات… ادامه مطلب »
مدت ها پیش، زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی بودم، قصد داشتم فاصله بین مشهد تا تبریز را پیاده طی کنم. از بجنورد به سمت شمال و دریا بروم و از آن سمت خزر، از اردبیل به تبریز پیاده طی طریق کنم. احتمالا مدت زمانی حدود یک ماه و نیم باید پیاده می رفتم. آن روزها هیچ رفیقی قبول نکرد در این سفر همراه من بیاید و آن سال ها توان ذهنی ضعیف تری… ادامه مطلب »
اصول توسعه یافتگی یا آیا توسعه پایدار نیاز به تسلسل علل ترتیبی دارد؟ در بیشتر متون توسعه، متفکران اصول تقریبا ثابتی را برای توسعه یافتگی در نظر می گیرند. اگر توسعه را در مفهوم نگاه کلان در مدیریت استراتژیک همزمان منابع سخت افزاری (طبیعی) و نرم افزاری (فکری – اجتماعی) در نظر بگیریم، می توان حداقل چهار گام مهم برای مسیر توسعه به صورت تقریبی ذیل در نظر گرفت: گام اول : سیستم سازی و… ادامه مطلب »
مقدمه در بیشتر بحث های توسعه، زمانی که از توسعه نیافتگی صحبت میشود بلافاصله آمارهایی از رشد و پیشرفت ارائه می گردند. آمارهایی که هر چند صحیح هستند اما دال بر توسعه یافتگی نیستند. هم چنان که قبلا توضیح داده شده است مفاهیم رشد و توسعه و پیشرفت با همدیگر متفاوتند و نباید به جای همدیگر به کار گرفته شوند. به نظر می رسد بیشتر اختلاف نظرها از تفاوت در تعریف «شاخص های توسعه» بوده… ادامه مطلب »
مرگ اگر روزی به سراغم بیاید اگر قرار باشد مانند رفیقم بی خبر از میان شما بروم اگر قرار باشد روزی که خورشید طلوع می کند دیگر صدای نفس های من نیاید اگر قرار باشد روزی که صبح با نام عشق آغاز می شود چشمانم را بسته باشم آن روز احتمالا برای من زیباترین و دوست داشتنی ترین روزی باشد که بتوانم آرزویش را کنم. آن روز زیباترین ساعت ها و ثانیه هایی است که… ادامه مطلب »
سهند رفیق کوه و کتاب من بود. رفیقی بود که میشد ساعت ها نشست و به سخنانش گوش داد یا گوینده بود و از شنونده بودنش لذت برد. رفیقی بود که میشد ساعت ها از مصاحبتش لذت برد. بی هیچ تلاشی و صاف و ساده رفیق بود. تکه ای گمشده از خودت. چهلمش دارد نزدیک میشود و من هم چنان منتظرم با من تماس بگیرد و برنامه کوهنوردی بگذارد. بی انتها و غریب منتظر تماسش… ادامه مطلب »
مقدمه در سلسله نوشتارهای «چرا توسعه پایدار زمان بر است؟» به بررسی مفاهیم توسعه ای و چرایی های توسعه نیافتگی می پردازیم. در نوشته های پیشین نقش «جامعه کوتاه مدت و رشد اقتصادی» را بررسی کردیم. در این نوشته قرار است در مورد تأثیر وزن جامعه شناختی اخلاق بر اقتصاد در هشتاد سال گذشته و این که چرا ما توسعه نمی یابیم بپردازیم. شایان توجه است که کلیه مطالب این نوشته در همه بخش های… ادامه مطلب »
حدود یک سال قبل از خانه مجازی دیگری به این خانه مهاجرت کردم. تا کنون ۱۰۳ پست در این وبلاگ منتشر شده اند؛ بالای ۳۰۰ هزار بار بازدید شده اند و حدود ۷۰ هزار بار خوانده شده اند. تا کنون حدود ۶۰۰ دیدگاه در این وبلاگ از سوی خوانندگان گذاشته شده است (منهای دیدگاه هایی که اسپم و بک لینک و ... بوده اند و غالبا از سوی من پاک می شوند.) پربیننده ترین پست… ادامه مطلب »
چرا توسعه پایدار زمان بر است؟ بخش اول – جامعه کوتاه مدت مقدمه  قبلا در یک سلسله توئیت به طور مختصر در مورد چرایی امکان ناپذیری اعمال مدل های توسعه پایدار بر ایران صحبت کرده ام. آن جا به صورت مختصر نوشتم تا مجالی باشد که هر کدام را به صورت کامل و با جزییات زیاد تحت نگارش درآورم. پروسه ای که به زعم من بیش از  چند روز نمی کشید، تا هفته ها طول… ادامه مطلب »
پیش نوشت: مخاطب این نوشته صرفا خوانندگانی هستند که توانمندی پردازش و دریافت متون بلند را دارند. هم من برای تمرکز و فهم و پیچیدگی ذهن آن ها ارزش قائل هستم و هم آن ها برای متون بلند و موشکافانه و تحلیلی من توجه ویژه مبذول می دارند. مخاطب نوشته های من خوشبختانه در هیچ حالتی از خانواده «گرام» و بدتر از آن رشته ای نویس های توئیتی ۱۴۰ کاراکتری نبوده است و احتمالا هم… ادامه مطلب »
علاقه شدید من به بخش ارتباط با مشتری، همواره باعث میشود از نمونه ها و Case study های زیادی دیدن کنم. با برخی از این مسائل مستقیما سر و کار داشته ام و با برخی دیگر در حد مطالعه دوادور آشنایی پیدا کرده ام. مهم ترین جمله ای که تا کنون در این مورد خوانده بودم این بود: "مشتری مداری یک فرهنگ سازمانی است". مشتری مداری فراتر از یک نرم افزار صرف یا یک ژست… ادامه مطلب »
پیش نوشت در باطن همه تلاش های ما یک مفهوم عام بنیادی نشسته است. در ظاهر تلاش های ما هم این مفهوم خاص نمود می یابد. به واقع مفهوم ذهنی زندگی ما در یک احساس خاص قابل ردیابی است. آن مفهوم خاص در لغت نامه های زبانی ما نه تنها رضایت که "سعادت" هم خوانده می شود. به بلندای تاریخ اما واژه سعادت تعریف و توصیف شده است. از مفاهیم ماوراء الطبیعی و فلسفی تا… ادامه مطلب »
یک سال پیش، در چنین روزی بود که ساعت ۱:۰۰ بامداد در "تبریز" فرود آمدم. در هوای سرد و خشن و برفی اش، با تمام وجود دست هایم را باز کردم و هوا را به درون سینه ام کشاندم. یک سال پیش بود که پس از تجربه ده ماه زندگی در لندن دیگر جایی برای نفس کشیدن در آن نیافتم و تصمیم گرفتم همه چیز را بگذارم و برگردم. باید می رفتم و می دیدم… ادامه مطلب »
از دام محتوا چگونه باید گریخت؟ مصداق سازی و مصداق یابی در کسب و کارهای داخلی چرا نمی توان در شهرستان ها یک کسب و کار اینترنتی با تعداد استفاده کننده بالا راه انداخت؟ چرا دیجی کالا و بامیلو و اسنپ در تهران متولد شده اند؟ چرا زوکربرگ و لری پیج و جف بزوس، هر سه توانستند در آمریکا کسب و کار میلیارد دلاری راه اندازی کنند و چرا این اتفاق در بریتانیا یا آفریقای… ادامه مطلب »
در لزوم نقد خویشتن: "شرم انقلابی درون ماست." شرم چیست و چرا یکی از اساسی ترین ملزومات توسعه پایدار «حس شرم جمعی» است؟ چرا باید در سطح ملی از مسائل بسیار زیادی «شرمسار» بود؟ شرمنده چه چیزی و چه کسی باشیم و چرا شرم انقلابی درون ماست؟ در این نوشته می کوشم این سؤالات را بیشتر و جدی تر بررسی کنم. این نوشته پس از بازخوانی کتاب "در ستایش شرم" از "قاضی مرادی" به رشته… ادامه مطلب »
*** پست موقت *** مدتی است که احساس میکنم جای مطالب ارزشمند کتاب «دام محتوا» در فضای فکری ایرانیان و به خصوص طیفی از اشخاصی که در حوزه محتوا در حال فعالیت هستند به شدت خالی است. برخی از مقالات و تجربه ها و به واقع اشتباهاتی که آناند در کتابش می شمارد را در برخی از کسب و کارهای استارت آپی مشاهده می کنم یا دوست دارم خودم را چنین توجیه کنم که قبلا… ادامه مطلب »